روزهای برفی ...

ساخت وبلاگ
چاره ای نیست . انگار اساس دنیا را با غم و غصه سرشته اند. و هیچ کس توان فرار کردن از آن را ندارد. نه غم های این دنیا ماندنی و پایدار است و نه شادی هایش. همیشه چیزی پیش می آید که انسان ها را در اوج خوشحالی ، ناراحت و ناامید کرده و در اوج غصه به زندگی امیدوار می کند

برگرفته از کتاب بسیار پر ارزش نارسیس. هرمان هسه

 

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 107 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33

هوا ابریست                                     

《یکسره جاده ابریست با آن》                               

و من تنها ترین مسافر تمام جاده های بارانی             

تمام راه های جهان را فتح خواهم کرد                

و من هرگز در وسوسه ی رسیدن               

ترک نرسیدن نخواهم گفت

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33

در شب سرد زمستانی

کوره ی خورشید هم

چون کوره ی گرم چراغ من نمیسوزد 

و به مانند چراغ من نمی افروزد چراغی هیچ ...

 

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33

کاش میشد  نخوابم

چه قدر شب ها کتاب خواندنم می آید

و روزها مشکل داشتنم !

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 102 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33

  جاده که مه آلود می شود من میترسم از اندوه میترسم از تلخی خاطرات مرگ آلود  در این سیاهی وهم انگیز سرد مرا در آغوش بگیر ای برف تو ای اندوه خاکستری درد آجین ای سکوت بغض آلود مرگ انسانی دشنه ای شو سوار بر دست های بیچاره ام هزار هزار جریب آرزوی بر باد رفته  هزار هزار حسرت جانکاه قربانی دریدن توست تو ای شاعر تمام شعرهای ناتمام ای مسافر جاده های مغربی تن نحیف مرا بدرید ای گرگان شب خون مرا بریزید تکه تکه ام کنید  و سر قبر قلب هزار هزار پاره ام گلاویز شوید و لاشه ام را در دل کوهستان بگسترانید تا قطرات سیاه خون ، این خون نگون بخت درد آلود با برف سرد در هم آمیزد و دلتنگی های ناتمام من چادری ابدی شود بر این سیاهی چسبناک شب       من ؛در یک شب مه آلود . وقتی که کارد به استخوان می رسید.      روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 108 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33

سلام مرا به تک درخت ایستاده در میان مزرعه های گندم شمالگان برسان

رو به دهکده

پشت به غروب سرخ فام کوهستان

مزرعه ایست محصور پرچین هایی که لانه های سارها را در خود جای داده

و درخت چناری در آن است که من سالها پیش کودکی غم گرفته ی خویش را آنجا برای همیشه ترک گفتم

و چون نقش نشسته بر بوم نقاشی فقید ، آرام و دور ناپدید گشتم ...

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 118 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33

شکست در من تندیسی که از تو بود

 

پر زد از من کبوتری  که  بر بام تو  بود

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 107 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 13:33